بلاگ شخصی محمدحسین پرتویان

بلاگ شخصی محمدحسین پرتویان

اسفند شد قرار و آرامت نیست
غیر از کفن برف به اندامت نیست
ای سال! خوشی که مثل ما آدم‌ها
دلشوره مرگ نابهنگامت نیست

توصیه می‌کنم ببینید
آخرین نظرات

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانشجو» ثبت شده است

۲۸
بهمن

سلام

غیبت چند وقته ما رو ببخشید

چند روز پیش حضرت آقا پیامی رو خطاب به دانشجوها صادر کردن که برای من خیلی دلچسب بود

مرحوم خادم‌الرضا معین رئیسی (کلیک کنید) عضو این تشکل مورد توجه حضرت آقا چه لذتی برده از این پیام آنجایی که حضرت ماه در ابتدای پیام میگویند: "سلام مرا به فرزندان انقلابی‌ام برسانید و از تلاشهای جهادگونه‌ی آنان در ترویج و پاسداری از آرمانها‌ی امام و انقلاب تشکّر کنید"

و در ادامه اضافه میکنند:

 چند نکته را به آنان یادآوری کنید:

۱) در کنار تحصیل علم و دانش، از فرصت جوانی برای تهذیب نفس و انس با خدا و آشنایی عمیق با معارف قرآن و اهل‌بیت (علیهم‌‌السّلام) بهره ببرید.
۲) شما افسران جوان جنگ نرم هستید و عرصه‌ی جنگ نرم، بصیرتی عمّارگونه و استقامتی مالک‌اشتروار میطلبد؛ با تمام وجود، خود را برای این عرصه آماده کنید.
۳)نظام سلطه را با تمام ابعاد و لایه‌هایش بشناسید و اهداف و راهبردهای واقعی آن را تحلیل کنید و برای رویارویی با آن، تمام ظرفیّتهای خودتان را به‌کار گیرید و در این مسیر به وعده‌های خداوند اطمینان داشته باشید.
۴)تشکیلات میتواند معبد باشد، ولی مبادا تبدیل به معبود گردد؛ اصول و ارز‌شهای عقیدتی و معنوی خودتان را در قالب تشکیلات حفظ، و بر صمیمیّت و همدلی بین اعضا تأکید کنید.
۵)افقهای روشنی در مقابل شما جوانان قرار دارد، این کشور و انقلاب با دست پرتوان شما آینده‌ای امیدبخش در پیشِ‌رو خواهد داشت؛ بر تلاشهای خود بیفزایید و برای رسیدن به قلّه‌های پیشرفت و تعالی از همدیگر سبقت بگیرید.

ما هم که سالهاست وظیفه بازنشر رو به عهده داریم تصمیم گرفتیم که پوسترهای این سخنان رو طراحی کنیم؛ به امید این که مقبول افتد

مثل همیشه و مثل گذشته ها روی تصاویر کلیک کنید تا کیفیت اصلی رو دریافت کنید

۰۳
خرداد

به نام خدا

یه سری دانشجوها هستن؛ خیلی توفیق دارن اما ما از این توفیق ها نداریم

در این کوران فشردگی امتحانات و درس‌ها، اتفاقات سیاسی، فشارهای اقتصادی و خیلی چیزهای دیگه دانشجوهای ما نشون دادن که با ایمان به خدا و اعتقادات، تلاش و مقاومت برای رسیدن به قله‌های معرفت و علم و همینطور حفظ آرمانهایشان هنوز پیشتاز هستند.

به امید به بار نشستن این آرزوها؛ این طرح را به مناسبت حضور دانشجویان همچون سالهای گذشته در مراسم اعتکاف امسال آمده کرده ام.

دانشجویانی که میدانند از همین کلاس‌های درس و تلاش در خارج کلاس میتوان به معراج رفت.

این چند روز؛ دیدن دانشجویانی که همزمان با دعا و نیایش جزوات و کتاب‌های درسی شان را در اعتکاف مطالعه می‌کنند تعجب ندارد.

یاعلی

برای دریافت برروی تصویر کلیک کنید.

۲۰
دی

آقای «م.ر» در گوشه رینگ دانشگاه + عکس


پرتونیوز: م.ر مفتخر به دریافت 19.5 از اساتید شد.


به گزارش خبرنگار «پرتو نیوز»؛ براساس خبرهای رسیده از طرف آقای "م.ر" در سیستم‌هایی مانند چت یا پیامک مطلع شدیم که قرار است روز چهارشنبه ساعت هشت صبح نامبرده اقدام به ارائه پایان‌نامه ثقیل الفهم خودش بپردازد تا خدای‌ناکرده از شر ارشد خلاص شود. اما هنوز به پاسی از شب نرسیده بودیم که خبر را تکذیب کردند و ساعت آن را 9 اعلام کردند. (پرتونیوز تمام حقوق خود در زمینه احقاق حق نداشته‌اش را محفوظ می‌داند)
در ادامه قصد داریم گزارشی از این مراسم را با جزئیات به محضر پرتوافکن‌تان برسانیم.


به محض رسیدن به آن دانشکده‌ای که خدا هم آن را زده است با چهره‌ی در هم رفته آقای "رئیس" برخورد کردیم که سردرگم به دنبال کلاس 1 گشته بود اما آن را نیافته بود و قصد داشت آن دانشکده را به مقصد امتحان خودش ترک کند اما زیر بغلش را گرفتیم و گفتیم که کجا در میری آقا!!! (ببخشــــــید)


با راهنمایی یکی از اقوام آقای "م.ر" به سمت کلاس شتابان شدیم که ناگاه با دربی مقفول مواجه گشتیم که روی آن کاغذ ذیل نقش بسته بود.


به آرامی وارد کلاس شده و به گوشه‌ای خزیدیم. اما امان از بی اطلاعی تا نشستیم چند کلمه‌ای را شنیدیم که اصلا مفهوم نبود .... EG ؟؟؟ elp ؟؟؟ و غیره به این دلیل مجبور شدیم عینک‌مان را از جاعینکی‌اش بیرون بکشیم و به چشم بزنیم شاید که اثر کند و قدری به علممان افزوده شود. و لازم است بگوییم که شد چرا که توانستیم موارد داخل تخته را بخوانیم و این‌گونه به علممان افزوده شد.


همچنان درگیر علوم جدیدی که بدست می‌آوردیم بودیم که ناگهان پیامکی ما را به خود آورد که : "من هنوز خیلی نخوندم. چند بار کتاب رو گاز زدی؟؟" و اینگونه بود که جزوه‌مان را از کیف خارج کرده و به مطالعه دوباره امتحانمان مشغول شدیم اما تا خواستیم شروع کنیم که بخوانیم شاهد شروع درگیری بین اساتید و شاگرد شدیم.



استاد مورد نظر نه گذاشت نه برداشت گفت: "شما آمده‌ای اینجا دفاع کنی نه حمله" و آقای م.ر را به گوشه رینگ کشید و ضربات متمادی‌اش را پشت سر هم وارد می‌کرد اما فرد مورد نظر همچون هرکول از نوع لاغرش پاسخشان را آنچنان جانانه می‌داد بطوری که استادان خسته می‌شدند و هی یار عوض می‌کردند تا اینکه قدری دست به دامن حضار هم شدند.


اما نقطه اوج داستان به زمانی برمی‌گردد که یکی از این مهاجمین احساس کرد خیلی زرنگ است و می‌تواند ضربه‌ای سهمگین وارد کند اما نقطه‌ی اشتباهی را هدف گرفت و ندید که عدد مورد نظر در نمودار ثبت شده (ما بدون عینک هم آن را دیدیم) ...... و اینجا بود که م.ر در مقابل ضربتی آنچنان سهمگین بر پیکر آن استاد فقید وارد کرد که استاد دیگر برجای خود نشست ..... و جان به جان آفرین تسلیم کرد.


استادان آنچنان خشمگین شده بودند که برای رفع شکست‌شان و تنبیه مهاجمی که قرار بود مدافع باشد حضار را بیرون کردند و دسته‌جمعی فرد مورد نظر را دوره کردند... در حالی که تصویری از داخل کلاس در دسترس ما نیست اما احتمالا وسایل فلک و شکنجه در کیف و جیب‌های اساتید موجود بوده است ....


زمان همچنان می‌گذشت و ما بیرون آن کلاس مورد نظر سرگرم درس‌های خود شده بودیم که لحظه‌ای درب باز شد و چهره‌ای خندان پدیدار گشت اما با وجود آن همه گرد و خاکی که از حرکت اسبان جنگی پدیدار شده بود چهره‌اش را نشناختیم و گفتیم این دندان‌های سفید متعلق به یکی از آن مهاجمین ظالم است و لحظه‌ای تصور کردیم که او به دیار باقی شتافت... اما .... "آن مرد آمد" ......... "آن مرد با باری بر دست آمد" .... "آن مرد با سبدی از میوه آمد" و گفت: "محمد این رو بگیر کمک کن پخش بشه" ..... :|   :|   :|


و این چنین بود که به ضیافت دعوت شدیم ....


استادان پس از شکست تازه‌ای که متحمل شده بودند او را نیز از کلاس بیرون کردند و مشغول به تعیین امتیاز برای آن مرحله بازی شدند


و او در حلقه دوستان قرار گرفت ...


و از هر دری سخن گفت تا فشار روانی جنگ را بر خود سهل کند و ما نیز می‌گفتیم که ناگهان برگشت گفت: "ایشون عمومه‌ها" و در آنجا فهمیدیم دوست مورد نظرمان با تمام اهل خانواده به میدان کارزار آمده و این چنین با قدرت نیز از پیروزی سخن می‌گوید.


درب باز شد و برروی آن کرسی‌ها دوباره لم داده و دوربین خود را خارج کردیم.


استادان که دیگر رمقی نداشتند سرگرم خوراکی‌ها بودند یکی از ایشان همچون داوران کشتی دست مدافع پیروز را بالا برد و وی را منتخب اعلام کرد و به وی نشان "19.5" اهدا کرد.


در این لحظه پدر که پسر را پیروز یافته بود از اساتید شکست خورده برای زحمات شش ساله‌شان قدردانی کرد و این چنین نمایاند که از پسر راضی بود.


نگارنده که دیگر خود را تنها می‌دید آخرین غنیمت خودش را که همان رانی پرتقالی بود که از دست اقوام م.ر گرفته بود را در دست گرفت ؛ با خنده‌ای از آن جنگ‌جو خداحافظی کرد و همراه با خوردن آن غنیمت گران در این گرانی، همچون لوک خوش شانس در غروب آفتاب به سمت امتحان خود روان شد.


انتهای پیام/


جدی نوشت:

م.ر ؛ ان‌شاء‌الله که همیشه موفق‌باشی. پدر و مادرت راضی بودن از این نعمت بالاتر فکر نکنم وجود داشته باشه.

م.ر ؛ ان‌شاء‌الله شهید میشی و شفیع ما ... :(

"حضرت ماه": در هرکجا که هستید آنجا را مرکز دنیا بدانید. ---- لحظه‌ای به علمی که یاد گرفته بودی غبطه خوردم و به خودم گفتم آخه اینم علمه که تو یاد گرفتی آقای مدیر ..... اما جمله آقا قلبم رو نگه داشت. 
آخه چرا علوم انسانی باید انقدر غریب باشه ..... مشکل من و امثال منه و گرنه که یاد گرفتن چهار تا فرمول و مثل ماشین برگرداندن اونا کار خاصی نیست یادمون رفته که لازمه علم بسازیم نه علم بخوریم

۱۷
آذر

سلام یه ایده کوچولو زد به ذهنمون گفتیم نذاریم خراب بشه و بسوزه ...

امیدوارم به دور از این حواشی که در این عکس مشاهده می‌کنیم به اهدافمون فکر کنیم

و به قولی:

"دانشجو یعنی تلاش، امید، آینده، صبر، یعنی تو، یعنی من، یعنی تمام اونایی که رفتن تا ما بمونیم"

موفق باشید



دوستان دانشجوی من حتما این نکات کوتاه رو مدنظر بگیرید (کـــــــلیک کــــــنید)

۱۲
آبان

خیلی از اتفاقات و مسائلی که در جامعه ما رخ می‌دهد مسئله اصلی و موضوع مورد نظر جامعه نیست بلکه برحسب اتفاقی ناگهان به عنوان مسئله اصلی جامعه تلقی می‌شود (توجه داشته باشید که منظور از کلمه "جامعه" هر نوع جمع و گروهی می‌باشد) در این بین شناخت حاشیه از متن و موضوع اصلی همیشه به عنوان یک مسئله جدی در جامعه های مختلف در جریان بوده است.

شما دعوت شده‌اید ... برروی ادامه مطلب کلیک کنید

۱۳
مهر

کم کم داریم به انتخابات سال ۹۲ نزدیک میشیم از چندماه قبل گروه ها و جریان های سیاسی تلاش های زیادی رو برای جلب توجه مردم به سمت خودشان شروع کرده اند. اما دانشجویان بدون توجه به این جوگیری های سیاسی مطالبات همیشگی خود را باز هم در این انتخابات تکرار خواهد کرد.


یاعلی