مقاومت در برابر گرایش های سطحی = ارزش افزوده
به نام خدا
انسان آفریده شده است تا از علایق سطحی خود، رد شود. این علاقه سطحی را باید دور بریزیم. پشت این علایق سطحی، چیز دیگری پنهان شده است که باید آن را پیدا کرد. مثلا خواستۀ سطحی تو، خانهدار شدن است ولی خواسته عمیق پشت آن، خداخواهی است. آن علایق پنهان را باید کشف کرد.
چه چیزایی رو ما اختیار حساب میکنیم در حالی که اختیار نیست:
انتخاب بین چیزهای مساوی مضحک است
انتخاب بین خوبی و بدی اختیار نیست (آشکار)
انتخاب بین دو مسئله مورد علاقه (انسان بیچاره میشه، کدوم بیشتره)
انتخاب بین دو مورد مساوی با علاقه یکسان (طرف هنگ میکنه)
اختیار وقتی معنی دارد که بین دو چیزی انتخاب کردهای که یکی از آنها ارزشمندتر ولی پنهانتر است؛ و دیگری بیارزشتر ولی پیداتر و آشکارتر است. اگر از این علاقۀ آشکار به آن علاقه پنهان عبور کنی؛ جهاد اکبر شکل گرفته است و مبارزه با نفس پدید میآید که نخ تسبیح فضائل و خوبیهای انسان است. >> از اینجا انسان یعنی انسان
ما برای این آفریده شدهایم که در خودمان تغییر و تفاوت ایجاد کنیم و از آن در جهت تولید ارزش افزوده کمک بگیریم. انسان تنها موجودی است که برای ایجاد ارزش افزوده توانمند شده است. مثلاً در حیات مادی خودش از گیاهان خشک و بلااستفاده، برخی صنایع دستی مانند سبد را درست میکند، که نوعی تولید ارزش افزوده است.
اما تولید ارزش افزوده در بررسی هدف نهایی و آخرت انسان، چه جایگاهی دارد؟ ما با خلق ارزش افزوده، نوع حیات خودمان را در آخرت تعیین میکنیم. ما در تعیین چگونگی دنیای خود تأثیر زیادی نداریم و بسیاری از امور دنیوی ما از قبل تقدیر شده است، ولی در انتخاب نوع حیات اخروی خود و کیفیت آن، اختیار و آزادی داریم و با تولید ارزش افزوده است که نوع این حیات اخروی را تعیین میکنیم.
یکی از دلایل هولناک بودن روز قیامت این است که انسان میفهمد چه مقدار در تعیین جزئیات حیات آخرتش نقش مستقیم و مؤثر داشته است. قرار است ما با تولید ارزش افزوده در این دنیا، بر میلیاردها میلیارد سال که انتهایی ندارد و ابدی است، تأثیر مستقیم بگذاریم.
خلقت ما در این دنیا برای تولید ارزش افزوده است و این ارزش افزوده، نوع حیات ما را در آخرت تعیین میکند. ما به اشتباه مدام دنبال حل مشکلات زندگی دنیوی خود هستیم، در حالی که اختیار ما برای انتخاب چگونگی حیاتمان در آخرت است و بسیاری از مشکلات دنیایی ما اصلاً حل نمیشود.
تولید ارزش افزوده به قدری مهم است که اگر چه ممکن است عدهای در این دنیا از آزادی و اختیار خود سوء استفاده کنند و دست به فساد و خرابی بزنند ولی بازهم به احترام آن ارزش افزوده، خلقت انسان اینطور صورت گرفته است. (اشاره به آن سخنانی که فرشتگان در زمان خلقت انسان گفتند و اشاره کردند که خدایا این انسان در زمین خون ریزی خواهد کرد خدا میگوید همان انسان های محدودی که برای من کار خواهند کرد ارزش داره که همه این انسان ها خلق شوند)
با توجه به نقش تولید ارزش افزوده در تعیین نوع زندگی اٌخروی ما، این سؤال مطرح میشود که چگونه میتوان ارزش افزوده تولید کرد؟ آیا علم ارزش افزوده تولید میکند؟ خیر. اگر کسی بر آگاهیهای خودش بیافزاید، آیا ارزش افزوده تولید کرده است؟ خیر. افزایش معلومات و آگاهیها، ارزش افزوده تولید نمیکند، بلکه علم و آگاهی فقط میتواند به خلق ارزش افزوده «کمک» کند.
قرآن در مورد کسانی که علم دارند ولی ارزش افزوده تولید نمیکنند، میفرماید: «مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً»(سوره جمعه/آیه5). پس افزایش علم و آگاهی، ارزش افزوده تولید نمیکند.
عمل صرف هم ارزش افزوده ایجاد نمیکند. مثلاً برخی از موجودات هستند که عمل مداوم دارند و خستگی ناپذیرند مانند مورچهها، و با اینکه سختکوشی آنها بسیار بیشتر از انسان است، اما ارزش افزودهای تولید نمیشود. پس اصالتاً ارزش افزوده نه با علم و نه با عمل تولید میشود.
چیزی که ارزش افزوده تولید میکند و علم و عمل را هم به کار میگیرد، نوع مواجهه انسان با دوستداشتنیها و تغییر در دوستداشتنیها است. وقتی ارزش افزوده تولید میشود که بر خلاف میل و دوست داشتنیها عمل شده باشد. وقتی با مقاومت در مقابل گرایشهای سطحی، از آنها عبور میکنی و به گرایشهای اصیل و عمیق توجه میکنی، ارزش افزوده تولید میشود و این مقاومت در مقابل گرایشهای سطحی چیزی نیست جز مبارزه با نفس.
اصلاً انسان برای مبارزه با نفس و ایجاد ارزش افزوده و مقاومت و ایستادن در مقابل برخی از تمایلات خود انسان شده است.
موضوع اصلی زندگی این است که برخی از دوست داشتنیهایت را کنار بگذاری. کنار گذاشتن برخی از دوست داشتنیها، یک مسأله نیست که یکبار آن را حل کنی و تمام شود؛ بلکه موضوع اصلی زندگی است که هر روز و هر لحظه با آن درگیر هستیم. مبارزه با نفس را باید در جای جای زندگی و لحظه به لحظه آن دید و تشخیص داد.
گاهی نه گفتن به نفس اینطور است که چیزی را دوست داری و به تو نمیدهند که باید صبر کنی و رضایت داشته باشی. گاهی هم اینطور است که چیزی را دوست داری، آن را به تو دادهاند ولی نباید به آن دست بزنی که در اینجا باید اطاعت کنی. گاهی «تکلیف» تو به دست نزدن به یک دوست داشتنی تعلق گرفته است که باید اطاعت کنی و گاهی «تقدیر» تو، به نداشتن یک دوست داشتنی تعلق گرفته است که باید رضایت داشته باشی. این اطاعت و رضایت؛ همان مبارزه با نفس را شکل میدهد که موضوع اصلی زندگی بشر است.
تنها عاملی که ما را در مبارزه با دوستداشتنیها کمک میکند، خوف است
خداوند متعال میفرماید: «و اما کسى که از موقعیت پروردگارش ترسیده و از هواى نفس جلوگیرى کرده است، جایگاهش بهشت است؛ وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى * فَإِنَّ الجَْنَّةَ هِىَ الْمَأْوَی»(نازعات/40 و41)
متأسفانه خیلیها اهمیت و ضرورت ترس از خدا را نمیدانند و یا از کنار آیات مربوط به ترس از خدا و عذاب جهنم، به راحتی عبور میکنند؛ در حالی که موضوع اصلی زندگی ما مخالفت با دوست داشتنیها است و تنها عاملی که ما را در مبارزه با دوستداشتنیها کمک میکند، خوف است. ترس از جهنم و ترس از مقام ربوبی بیشترین کمک را برای مبارزه با نفس به انسان میرساند. در روایتی امام صادق(ع) میفرمایند: «هیچ چیزی غیر از خوف مؤمن را اصلاح نمیکند؛ الْمُؤْمِنُ لَا یُصْلِحُهُ إِلَّا الْخَوْف»(کافی/ج2/ص71).
اسفند شد قرار و آرامت نیست
غیر از کفن برف به اندامت نیست
ای سال! خوشی که مثل ما آدمها
دلشوره مرگ نابهنگامت نیست
منبع: سخنان دو شب از سخنرانی های استاد پناهیان در ماه مبارک رمضان در مسجد امام صادق میدان فلسطین با موضوع راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی
برای مطالعه متن و دانلود صوت سخنرانی های استاد پناهیان در هر شب ماه مبارک رمضان سال 1392 برروی لینک های زیر کلیک کنید.
شب اول | شب دوم | شب سوم | شب چهارم | شب پنجم | شب ششم | شب هفتم | شب هشتم | شب نهم | شب دهم | شب یازدهم | شب دوازدهم | شب سیزدهم | شب چهاردهم | شب پانزدهم | شب شانزدهم | شب هفدهم | شب هجدهم | شب نوزدهم | شب بیستم | شب بیست و یکم | شب بیست و دوم | شب بیست و سوم | شب بیست و چهارم | شب بیست و پنجم | شب بیست و ششم | شب بیست و هفتم | شب بیست و هشتم | شب بیست و نهم | شب سیام (!!!!!!!)
راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی (30) | راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی (31) | راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی (32) | راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی (33) | راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی (34) | راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی (بزودی) | راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی (بزودی) |
پینوشت: ما یه هوا داریم که هوای نفس نیست. اون هوای حسین (ع) است.
با سلام
به وبلاگ حقیر سر بزنید و 2 نامه را که نوشته ایم در صورت امکان امضاء کرده و به دیگر دوستان فضای مجازی نیز اطلاع دهید که امضاء کنند. نامه اول خطاب به دکتر احمدی نژاد و تقدیر از زحمات 8 ساله ایشان می باشد. نامه دوم خطاب به رییس قوه قضائیه در راستای محاکمه فتنه گران دروغگوی سال88 و دشمنان رای ملت می باشد که متاسفانه 4 سال است به دلایل نامشخص به تاخیر افتاده است. منتظر حضور و همکاری شما