مصائب یک گشت
از نظر شما زحمت کشیدن چه چیزی تعریف میشه؟؟؟ میخوام از مظلومیت بگم از مظلومیت یک قشر بسیار زحمتکش … شعار نمیدم در بینشون هم نیستم که بخوام طرفداری کنم من فقط یک نظارهگر هستم و امیدوارم که شما هم از نگاه من به قضیه نگاه کنید. دیشب پس از صرف افطاری که مهمون یکی از دوستان در اتحادیه بودیم به سمت خونه روانه بودم که در نزدیکیهای محل به گشت بچههای بسیج برخوردیم من کرایهام را حساب کردم و پیاده شدم و سلام و علیکی با این رفقای آشنا و ناآشنامون داشتم همون رفقایی که مدتها هستش که از من به خاطر عدم حضور مستمرم در مسجد محل گلایه دارن و میگن کجایی فلانی؟ نیستی! (توفیقش رو از دست دادیم) و من هم همان جملات تکراری و همیشگی رو مجبورم تحولیشون بدم جملاتی که واقعیت دارند اما راه کار دارد حلشون کنم. بگذریم!!!
بعد از احوالپرسی ها ایستادم و فقط نظاره گر این جریان بودم جریانی که هیچوقت از نزدیک درکش نکرده بودم شاید چند باری در همین گشت های من را تفتیش کرده باشند اما هیچوقت در جایگاه آنها نبوده ام و از دید آنها به مسئله نگاه نکرده ام. ماشین هایی که از محل تفریحی مورد نظر ما میآمدند را اغلب جوانان تشکیل میدادند و این حضور تعداد زیادی از این جوانان قطعا با حضور سودجویانی همراه خواهد شد که از این مسئله بتوانند بهره برداری کنند و مشکلاتی را ایجاد کنند و این موضوع دلیل حضور این افراد را تقویت میکند.
البته باید به این نکته اشاره کنم که به مرحمت الطاف ناقصه و فاجعه جناب آقای شهردار تهران که مدتی طولانی است که خیزشی عظیم برای انتخابات برداشته اند شاهد حرکتی هستیم که در آن به تفریحات مردم جامعه بسیار توجه میشود و پشت سرهم مکان های تفریحی زیادی افتتاح میشود مخصوصا در منطقه محل زندگی ما که به نوعی بکرترین منطقه تهران محسوب می شود شاهد ایجاد حلقه ی تفریحی عظیمی هستیم که با افتتاح چند پروژه نصف و نیمه شروع شده و امنیت را از منطقه برده است و البته این افتتاح های نصف و نیمه همچنان ادامه دارد.
اگر بخواهم مثالی بزنم باید آقا مهدی دوست عزیزم یکی از همین جوانان بسیجی را معرفی کنم که مدتی پیش در همین مجموعه آبشار تهران بدلیل تذکری که به یک جوانک مست لاابالی میزند مورد حمله از طرف او قرار میگیرد و با فکی شکسته روانه بیمارستان میشود. این دوست عزیزم بدلیل اینکه فک شکسته اش مورد عمل قرار میگیرد مدتی است که نمیتواند به درستی غذا بخورد. حال شما وضع او را در این ماه مبارک رمضان و با زبان روزه در نظر بگیرید. انصافا این حق است که یک شراب خوار راحت عربده کشی کند و هیچکس معترض او نشود.
و اما بعد
فضای گشت یه عقیده افرادی که در این جریان مورد بررسی قرار می گیرند نوعی بازجویی تلقی می شود در حالی که قصد اولیه این دوستان برای ایجاد اینگونه گشت ها ایجاد امنیت برای همان افراد است حال چرا در این گشت ها شاهد بدرفتاری ها و تیکه پراکنی های عده ای هستیم که به بسیج و حتی بعضی ارکان توهین کرده یا تیکه می پرانند؟ برای پاسخ به این سوال چند فرضیه وجود دارد اولین فرضیه ای که یکی از همین دوستان مطرح کرد عقده داشتن بعضی به خاطر مسائل ایجاد شده در چندین سال اخیر است که با مسائلی مثل صحبت های گفته شده در رسانه های بیگانه و معارض ترکیب شده و نگاهی منفی را به این نوع افراد ایجاد کرده است البته من تعداد کسانی که این فرضیه برای آنها صدق می کند را بسیار کم میدانم. دومین فرضیه ای که از طریق آن شاهد برخی برخوردها در این گشت ها هستیم “جوزدگی” فردی است که مورد بازرسی قرار میگیرد بدین صورت که تا به حال در چنین موقعیتی قرار نگرفته است و اکنون که در این موقعیت قرار میگیرد احساس میکند که فرد مقابل دشمن وی است و سعی میکند که در این موقعیت خود را به اثبات برساند و دشمن فرضی خود را کنار بزند. البته به نظر بنده ریشه تمام بد رفتاری های ایجاد شده در این گشت ها را باید در حس قدرت داشتن اینگونه افراد جستجو کرد که هیچگونه امر و قانونی را پذیرا نیستند.
بگذریم از یک حاشیه که این دوستان همانند صحرای کربلا بدون قطره ای آب در حال تلاش بودند چرا که مسئولان حوزه های بسیج تاکنون شاهد نبوده ام که مقداری هم برای راحتی این افراد در حین انجام ماموریت کار خاصی را انجام داده باشند و واقعا این ناراحت کننده است که این دوستان حتی آب هم برای مصرف نداشتند و در آن چند ساعت با تشنگی به انجام ماموریت می پرداختند.
واقعا ناراحت کننده است برخی هر روز شاهد برخوردها و انتقادها باشند اما عده ای با کوچک ترین انتقادی جزو خط قرمزهای نظام میشوند و قوه قضاییه سریعا برای منتقدین وی حکم صادر میکند. (اصلا هم منظورم با آقای لاریجانی نبودآ !!!!)
آقایان به داد کسی برسید که حقش را دارد ….