زخم نخلها
چهارشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۱، ۰۷:۵۹ ق.ظ
بیسیم زد اصغر که اینجا قحط آب است
کوکا به تهران پرفروش اما گران بود
تهران همه صبحش نسیمی معتدل داشت
و سرخ بادی ظهر خوزستان وزان بود
خمپاره آمد خواهرم را هم عصا داد
تجریش اما سگ بدست دختران بود
من مادرم را ماه بی چادر ندیده
و روسریِ عده ای در مو نهان بود
بابای من در زیر بمباران دشمن
بابای بعضی ها به فکر مبلمان بود
وقتی که زخم نخل های ما رطب بود
در جمع بعضی حرف سود زعفران بود
در جبهه ها فرمان حمله بود و شخصی
دنبال ویزای سفر دور جهان بود
ای خاک خوزستان فدای مردمانت
حتی زمستانت اگر خرما پزان بود
برای خواندن دیگر شعرهای این دوست عزیز ما میتوانید به وبلاگش مراجعه کنید.
دست عشق (کلیــــــک کنــــــید)
شما که اعضای شورایی حضورتون لازمه.