رسولان مصطفی

 بسم‌الله

پدر نوشت

تو بهترینی؛ تلاشت برای مصطفی شدن مصطفی بی‌نظیر بود چگونه می‌گویی او را نشناختم به دنبال مصطفی در وجود خودت بگرد .... آن نانی که تو به خانه آوردی آن تلاش‌هایی که تو برای فرزندت کردی آن راهبری هایی که نشان مصطفی دادی آن مرد بار آوردنش را همه تو یادش دادی ....

من هنوز یادم هست مینی‌بوس و مصطفی و سرما و خودت

یادت هست که گفتی: " یک روز با مصطفی نان گرفتیم و توی راه که متوجه شدم که 2 سنگ به نان چسبیده و من هم سنگ‌ها را گرفتم و به مصطفی گفتم باید برگردی و این سنگ‌ها را بندازی روی سنگ‌هایی که توی نانوایی است و باز گفتم "سنگگ حلال و سنگش حرام" و همین شد که مصطفی به دوستانش می‌گفت: "نان پدر من خیلی حلال است و تا جایی که می‌توانید، بخورید‌"

تو همان پدری؛ کودکی مصطفی را تو ساختی دیگر از این بهتر چه میخو‌اهی

ای پدر برای ما هم همانگونه که برای مصطفی دعا کردی دعا کن. یادت هست که گفتی: " من قبل از شهادت مصطفی در سفری که به مکه داشتم از خدا خواستم که خدایا به این پسر مقامی بده که خیلی‌ها به آن مقام غبطه بخورند."

ای پدر ای پیامبر پیام مصطفی؛ دعایمان کن چرا که تو بهترین پسر دنیا را داری او که بهشت را برایت خرید

مادر نوشت

ای مادر تو که آرزوی پسرت را کربلا رفتن خواندی ... تو که هر وقت از نبودن پسرت سخن گفتی گریه امانت نداد فکری هم به حال ما کن ما که دیگر دلی برایمان نماند آخر چطور گریه تو را ببینیم و .....  تو که خاطره گفتن را سخت میدانی و همچنان با گریه گفتی: "خاطره برای کسی مفهوم دارد که لحظات کوتاهی را با یک فرد بوده است اما با کسی که که زندگی کرده‌ای، بدنیا آورده‌ای، بزرگ کرده‌ای، برای شادی‌اش خندیدی، برای ناراحتیش گریه کرده‌ای خاطره تعریف کردن سخت است."

بازی‌های کودکانه ات با مصطفی او را ساخت ... او را پُر کرد و این شد که شد

مصطفی برایمان یک خاطره است اما خاطره‌ای نزدیک چرا که به قول خودت مصطفی هم مثل ما جنگ را ندید و همچون ما بود..... اما ای مادر .... ما ...... بماند ....

ای مادر ای پیامبر پیام مصطفی؛ دعایمان کن چرا که تو بهترین پسر دنیا را داری او که بهشت را برایت خرید

یار نوشت

بر نبودن‌های طولانی‌اش صبر کردی چون هدفش را می‌شناختی و به آن اعتقاد داشتی؛ بعد از رفتنش هم زینب‌گونه صبر کردی... صبرت مبارک تو پیروز شدی

درس تو را جوانانی مثل ما باید یاد بگیرند. تو که گفتی: "صبر و گذشت پایه‌های زندگی را محکم می‌کند اگر که آقایان روزهایی را در خانه نیستند اما وقتی به خانه میرسند باید جبران تمام آن عدم حضورها را داشته باشند همچنان که مصطفی حتی اگر خسته بود با حضورش زندگی ما را شیرین می‌کرد."

تو بودی که مصطفی را آرامش بودی. علیرضا اگر اکنون دیگر پدر را ندارد می‌داند که پدرش او را به تو سپرده است. ای تمام امید و انتظار مصطفی برای رشید و مرد شدن آن مرد کوچک .... نشان دادی هنوز هم زینب‌ها هستند که پیام واقعی واقعه را برسانند.

ای یار ای پیامبر پیام مصطفی؛ دعایمان کن چرا که تو بهترین همسر دنیا را داری او که بهشت را برایت خرید

مرد نوشت

در دل چه داری؟ به چه فکر می‌کنی؟ سکوتت امانم را بریده وقتی میخندی دلم تازه آرام می‌گیرد بیا بیشتر با هم بازی کنیم دوست ندارم تنها نشستنت را ببینم. تو دیگر برای خودت مردی شدی .... مرد خانواده صدایت می‌کنند مگر نه؟

" علیرضا لبخند تو مایه آرامش ماست ، لبخند بزن ! اگر لبخند نزنی چنان آتشی بر دل ما مینشیند که با میلیون ها بشکه آب هم خاموش نمیشود . که چه بر پدر تو رفت و چه بر تو میرود و استکبار هنوز دندان نشان میدهد. علیرضا تو فقط بخند! "

ای مرد دلت گرم باشد تو دلی به بزرگی یک اقیانوس را داری بغض نکن که دلم میگیرد ... بغض نکن دلم گرفت

ای مرد ای پیامبر پیام مصطفی؛ دعایمان کن چرا که تو بهترین پدر دنیا را داری او که بهشت را برایت خرید

.

.

.

---

ای پیامبران مصطفی شما پیامش را رساندید رسالت‌تان مقبول .... اجر رسالتتان را گرفتید

---

پی‌نوشت1: یه دوستی بیاد این موضوع ویژگی‌های خانواده‌ی شهید مصطفی احمدی روشن رو بگیره دستش خیلی عالی میشه .... اون شهید توی این فضا تربیت شده و گرنه که سیستم آموزشی و جامعه می‌تونن خیلی راحت هرچی خانواده انجام دادن رو نابود کنن و این نقطه سقوط اغلب افراده

پی‌نوشت2: از نگاه اقتصادی مصطفی خیلی خوشم میاد ان‌شاء‌الله وقت بشه سر این موضوع باید حتما وقت بذارم از خود پدر شهید هم هفته پیش سوال کردم یه چند دقیقه‌ای وقت گذاشت بهم توضیح داد .... خدا پدر مصطفی و خود مصطفی رو خیر بده .... به نتیجه برسم حتما روش کار میشه منتشر میشه.

پی‌نوشت3: این چند وقت پدر شهید چهار خصوصیت برای مصطفی نام برده که اغلب رسانه‌ها هم اون رو کار کردن / 1- خیلی به پدر و مادر احترام می‌گذاشت 2- برای مردم جهادگونه کار می‌کرد 3- ولایتمدار بود 4- بنده خوبی برای خدا بود

پی‌نوشت4: دوهفته پشت سرهم مزاحم خانواده شهید شدیم ...... چه صبری 

دیدار با خبرنگاران

آرزوی مصطفی این بود که خودش به کربلا نرود

دیدار با دانشجویان و فعالین مجازی

وظیفه‌ی دانشجویان و فعالان مجازی در دانشگاه‌ها چیست؟

پی‌نوشت5: خدایا ما را جزو اقلیت خودت قرار بده