اردوکشی خیابانی، کلید بازگشایی خانه سینما
به نام خدا
اتفاقات این چند روز گذشته خانه سینما من را به سال 91 برد وقتی که وزیر ارشاد رسما از انحلال خانه سینما خبر داد در مورد اینکه چرا خانه سینما و به چه دلیلی بسته شد خیلی سربسته اشاره میکنم به پول های میلیاردی ای که به دلیل دولتی بودن این نهاد به آن واریز میشد اما حسابداری ها تخلفات گسترده ای را نشان میداد و این پول ها که هر روز با رانت های گسترده افزایش پیدا میکرد باعث خروج این تشکل از مسائل صنفی به مسائل سیاسی شد که مطمئنا با وجود افراد قانون گریزی که در این مجموعه وجود داشتند این مسائل سیاسی شکلی هنری به خود میگرفت تا بتواند تاثیرات گستردهتری در جامعه ایجاد کند.
از اینها بگذریم به نظر بنده بی خاصیت ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران از این خانه سینما بیرون آمده است و لا غیر...
بعد از انحلال خانه سینما آنهایی که از این اتفاق آسیب دیده بودند دست به دامن رسانه های مختلف شده و به قوه قضائیه، وزارت ارشاد و دیگر دستگاه های مسئول توهین ها و دروغ های گستردهای را نثار کردند. تا جایی که قانونگذار را نیز "بیحرمت" معرفی کردند. در حالی که همین قانونگذار بود که در سال های قبل با صبر و تحمل بسیار و فقط با تذکراتی محدود از قانون گریزی اهالی خانه سینما گذشت.
مدتها گذشت و همچنان توپ پر رسانه های مخالف قانون با همراهی رسانه هایی مثل بیبیفارسی قانونگذاران را هدف قرار داده بودند تا اینکه یک اتفاق همه چیز را به نفع آنها تغییر داد.
پخش فیلمی بسیار ناچیز (من مادر هستم) از کارگردانی که نشان داده است با فیلم های ضعیفش توانایی جذب مخاطب را ندارد. (فریدون جیرانی) کارگردانی که در کارهای سینمایی و تلویزیونیاش به عنوان کارگردان به جز سریال "مرگ تدریجی یک رویا" هیچ نقطه سفیدی که از آن بتوان به عنوان کارنامه درخشان از آن یاد کرد ندارد به شرکت فیلمیران با مدیریت علیرضا سرتیپی سپرده میشود که همیشه نشان داده سود کسب شده از گیشه ها مهمترین هدف وی بوده (با توجه به شناخت فردی و جمعی از دوستان فیلمیران این حرف گفته میشه) حالا این کسب سود از هر راهی میتواند محقق شود برای مثال در حالی که هر دو فیلم "اخراجی های 3" و "جدایی نادر از سیمین" در یک زمان و از طرف یک شرکت (فیلمیران) در حال اکران بودند این بهترین موقعیت بود که چند نشان همزمان هدف گرفته شود هم سود بالاتری کسب شود، هم به اختلاف بین دو قشر تفکر در جامعه آتش دوبارهای بیندازند هم بتوانند برنامه ریزیهای خودشان برای ایجاد یک تیپ جدید از افراد کمتر شناخته شده(اصغر فرهادی) را پیادهسازی کنند تا در آینده این تیپ افراد الگوهای مناسبی برای تغییر در جامعه به نفع خودشان باشند. (مثال: تاکیدهای گسترده آقای عارف و روحانی در تبلیغات تلویزیونی برروی اینگونه افراد و در نهایت پیروزی آنها در انتخابات)
خوب بر میگردیم به فیلم "من مادر هستم" که همزمان با اکران فیلم یک خانواده محترم همراه بود (اصلا فیلم یک خانواده محترم ارزش اعتراض هم نداشت من واقعا نمیدنم چرا این رو جلو کشیدن بقیه فیلم هایی که الان هست خیلی بدتره)
همانطور که گفتیم شرکت فیلمیران با در دست گرفتن حق پخش این فیلم و بر اساس سیاست های ذکر شده این بار برنامهای دیگر داشت برنامه ای که با بیانیه یک روز زودتر از اکران فیلم از طرف انصار حزب الله!!! و بعد از آن بیانیه دیگری منتسب به بسیج دانشجویی دانشگاه شاهد در رابطه با این دو فیلم و اردوکشی خیابانی این دسته با عنوان "انصار حزب الله" آغاز شد و به فروش میلیاردی فیلم "من مادر هستم" و اردوکشی های خیابانی هردو طرف مسئله مقابل وزارت ارشاد سپس اوج گرفتن دوباره تفکرات ضدقانونی عدهای که منسوب به خانه سینما سابق بودند شد.
و دیدید آنچه که شد و اینهمه اعتراضات غیر منطقی و با چهرهای کریه چیزی بجز از دست رفتن یک سنگر هیچ سود دیگری نداشت.
و اینگونه شد که برخی این روزها به خودشان اجازه میدهند پلمپ درب خانه سینما را با هوچیگری و بددهنی به نظام بشکنند و داخل شوند.
پایان.
پینوشتها:
1- اصطلاح "اردوکشی خیابانی" کلمهای بود که سایت بی بی سی فارسی برای منتسبین به انصار حزب الله در آن روزهای تجمعات تکرار میکرد؛ اما این روزها اصطلاحات دیگری را برای یک عده که خانه سینما را ارث پدرشان میدانند به کار میبرد.
2- احتمال داره برخی از این متن من ناراحت شده باشن. من به قصد اینکه یه ذره ناراحت بشیم و به کارامون بیشتر فکر کنیم این متن رو نوشتم.
3- من نمیدانم چرا هردفعه عکس های این تجمعات و جلسات رو نگاه میکنم افرادی که میبینم برای مخالفت و موافقت با فیلم اومدن یکسان هستن، از مقابل وزارت خانه گرفته تا مقابل سینما و نماز جمعه. چرا؟ واقعا چرا؟ برای مثال: لینک اول | لینک دوم | لینک سوم | لینک چهارم | لینک پنجم
4- دوستان معترض محترم!!! سایتی به نام bandemim.com ایجاد کرده بودن که تا همون پایان اکران فیلم فعالیت میکرد بعد خوابید، یه موقع مردم این رو میبینن فکر میکنن ........ خبرایی بوده این وسط؛ مردم چه فکرهایی میکنن
5- این متن خیلی تندتر بود؛ کلی تخفیف خورد
6- اینکه این دغدغه باشد که سینمای ما به خانواده، حیا، عفاف و ... احترام بگذارد چیز خیلی خوبیه ولی شکل بیان این مسئله هم این نیست که بنیان را خراب کنیم. خودمون باید تولید کننده بشیم.
7- "سینما امری مشکل و تخصصی است،و نباید فکر کنیم با دیدن یک فیلم و نقد مضمون ان، تبدیل به منتقد شدیم!چرا فکر می کنیم یک بچه بسیجی که سینما را نمی شناسد، باید فلان فیلم را صرفا به خاطر جهت گیری سیاسی کارگردان،بکوبد؟اگر پیرو راه شهید آوینی هستند،پس چرا بعد از ایشان ما دیگر در فضای رسانه،پرچمداری نداریم؟وقتی از نظر مباحث نظری در سینما،بچه مذهبی که دغدغه دارد ،منبعی اسلامی نمی شناسد، این نشان از چیست؟ پس چرا این دوستان درصدد تولید منابع نیستند؟اینقدر که از فیلم های غیراخلاقی اعلام انزجار می کنیم،از فیلم های فرهنگی و دفاع مقدسی حمایت می کنیم. اخه تا کجا اعتراض کنیم؟تحول در سینما مبارزه ی می خواهد که نشان دادیم ما اهلش نیستیم."
8- به مسائل فرهنگی و هنری نباید دید سیاسی داشت؛ درست، ولی باید با دید سیاست فرهنگی آن را ساخت.
9- از اینکه دوستان باعث شدند فروش فیلم بیشتر بشود و مجانا تبلیغ کردند و همینطور بجای تاثیر خوب بر جامعه تاثیر منفی فیلم را بیشتر کردند؛ برای خودم متاسفم.
10- همه اینایی که گفتم نفی کننده وجود یک نهاد مستقل از دولت در زمینه سینما؛ نیست